عشق های طوفانی

ادبیّات طنز تاریخ فرهنگ اجتماعی

                                                 

                                         جه کنیم ؟فرهنگ مابالاتر برود                       

                  آموزش های کتابم :عیب مرا بگویید بسوی خوشبختی بیشتر

 

قسمتی ازنگارشاتم , درمورد عشق های طوفانی  : عشق یعنی دوست داشتن شدید و به تصوّر مردم , علاقة زیاد یک فرد به فرد دیگراز جنس مخالف , ولی در واقع این یک نوع ازآنست و عشق انواع دیگررا هم شامل میشود : عشق به دانش , وطن , خدمت به همنوع , به سازندگی , پیشرفت , آبادسازی و غیره .مثلاً عارف بزرگوار حافظ جاودانی , عشق را نوری از حسن باریتعالی می داند ,که باعث فروغ و گرمی عالمست . در شعر :                                  درازل پرتوحسنت زتجلّی سرزد       عشق پیداشدو آتش به همه عالم زد     اماّ مشهورترین عشق ها درتاریخ , عشق دوجنس مخالف بشر به یکدیگر بوده , که بسیاری از سرداران , فرماندهان , و امپراطوران عالم در تاریخ , به آن گرفتار شده اند. داستان های پر ماجرا ازآنها شنیده ایم , از جمله عشق حضرت سلیمان ابن داود به بلقیس , ملکة سبا . انتونی وسزاربه کلئوپاترا , ملکة مصر ناپلئون به ماری لوییز . و عشق های رمانتیک که در فرهنگ کشور ها هست مثل : رومئو و ژو لیت . لیلی و مجنون , وامق و عذرا , شیرین و فرهاد . وغیره .و نوعی عشق , مربوط به زن و مرد سالمند , که میگویند این نوع عشق چون فاقد هوسرانیست بسیار پاک و با شکوهست . بررسی این احساس و اثراتش در سرنوشت انسان , دامنة وسیع دارد  . برخلاف تصوّر خیلی ها عشق , با نیروی اراده , قابل مهار شدنست . و عشق مهارشده , با عقل و منطق میتواند ملایم و دلپذیر شده در شروع و ادامة زندگی , زناشویی را , شیرین وتوام با خوشبختی پایدار کرده ,  روان را هم آرامش می بخشد . امّا اگر عشق , طوفانی و از کنترل اراده وگاه منطق وتقوی خارج شد , خطرناک میگردد. روزانه شاهد حوادث خونینی که ایجاد می کند هستیم . عشق های طوفانی , مثل رعد و برق خروشیده , باران اشکهای هجران و شوق دیدار , جاری میکنند. گاه , چون سیل ویران کرده , گاه مثل برق , یک آذرخش , سوزانده و خاکستر نموده اند. این نوع عشق ها واقعاً بلای خانمانسوزند . و بندرت سعادت پایدار میآفرینند و به استناد جملة ازدواج کشندة عشق است , بعد از رسیدن عاشق ومعشوقه بهم  , شعلة نگاه معشوقه که ازدورجهان افروز می نمود , از نزدیک , تبدیل به شعلة یک کبریت شده , و آتشها بقدری سریع فرو می نشینند , که هردو طرف بهت زده می پندارند , از یک کابوس یا رؤیای پر ماجرا برخاسته اند . به همین دلیل است که بعضی ها میگویند :    خوشا دردی که در مانی ندارد          خوشا هجری که پایانی ندارد  ( یعنی دردعشق ) زیرا ازدواج در واقع تأسیس یک شرکت است  . سرمایه گزاری , مدیریّت , برنامه ریزی مالی , هدف , آیین نامه برای روابط و ضوابط دارد , و فرق آن با شرکت تجاری اینست که باید یک روح محبّت و معنویّت برآن سایه افکنده , بجای انتظار از منافع مادّی فوری , و سالانه , منافع آتی و دراز مدّت , هدف , ایجادو تربیت فرزندان سالم از نظر جسمی و روانی , با فرهنگ , مفید برای جامعه وحتّی بشریّت مورد نظر باشد . آیا چنین شرکت پرمسئولیّتی  , را که حتماً باید با بررسی های گوناگون , مشاورات , تحقیقات , تبادل نظرها , تمرکز فکر ها, و غیره تأسیس کرد می توان ؟ بادیوانه بازی عشق های طوفانی بنیاد نهاد , که بتواند سالهای سال با موفّقیّت وآرامش ادامة کارداده ورشکست نشود . اکثراً عشق های طوفانی چنان دیوانه وار بوجود می آیند , که فرصتی برای بررسی ها و برنامه ریزی هاییکه اشاره کردیم باقی نمیگذارند . طرفین عیوب اخلاقی یکدیگر را نمی بینند , به تطبیق فرهنگ ها وخانواده ها , به مدیریّت مالی  اقتصادی , نمی اندیشند , برنامه ریزی برای هدف عالی اکثراًدرآنها نیست . بیشتر خیالی و دور از منطق است  . ووای به حال زمانی که ممنوع و نامشروع هم با شد . ابعاد جنایات و انهدام خانواده ها  , درآن غیر قابل پیش بینیست . بنظر من این نوع عشق ها فقط برای داستانها , فیلم نامه ها , سوژة ادبیّات و شعر خوبست و با وا قعیّات  زندگی عادی مطابقت نمیکند . سؤال : پس انسان , بخصوص طبقة جوان با اینگونه عشق ها چه باید بکند؟ جواب : برخلاف آنچه مشهور است , و می گویند : عاشق شدن جزئی ازگذران دورة جوانیست , بدون توجّه به فیلم نامه ها , و رمانها و باستناد نتایج همان داستان ها , هرجوان باید ضمن گذشتن از این دورة هیجان آمیزوحسّاس , دربرابرانواع خطرهاییکه دراین دوره , سرنوشتش را نشانه گرفته اند , کاملاً هشیارودرحال آماده باش بوده , از پانهادن درهرمرداب مجهول , بپرهیزد و با کمک اراده و تقویت روحیّه , صمن مطرح کردن همة رویدادهای زندگیش ازجمله شروع همین عشق های طوفانی باوالدین , و منسوبان مورد اعتماد , و کمک خواستن ازآنها وگوش کردن به اندرزشان ,با هر آنچه سرنوشت , سلامتی , و آیندة روشنش را تهدیدمیکند بجنگد. و بداند آنها چون تجربة بیشتری دارند , بهتر , خیروصلاحش راتشخیص میدهند والدین هم دراینگونه مواقع به فرزند  , محبّت بیشتر بکنند , بطوریکه فرزند بجای پناه بردن به چنان عشق هایی به آغوش محبّت پدر مادرجذب گردد . که تسلیم شدن به عشق های طوفانی بخصوص وقتی تناسب فرهنگی , خانوادگی , تحصیلی با طرف ندارد  ,  نتیجه ای جز سرگردانی در راهروهای پیچ درپیچ و بی انتهای بلا تکلیفی و اقتصادورشکسته نداشته , درحالیکه , کورة عشق آتشین , همچون آتش فشانی خاموش , سرد می شود , مشکلات حل نشدنی برای خود ووالدین دو طرف باقی خواهد گذاشت  . شعر از معمار سخن مو لانا : عشق هایی کز پی رنگی بود – عشق نبود , عاقبت , ننگی بود                                                                             cyrusamirmansouri@yahoo.com



نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:





+نوشته شده در دو شنبه 21 فروردين 1391برچسب:,ساعت18:36توسط سیروس امیرمنصوری | |